حدیث چهاردهم

بسمه ­تعالی
نکته­ های ناب
بسندي المتصل الی محمد بن یعقوب ، ثقه الاسلام و عماد المسلمین، عن عده من اءصحابنا، عن اءحمد بن محمد، عن علی بن حدید، عن منصور بن یونس، عن الحارث بن المغیره، اءو اءبیه، عن اءبی عبدالله، علیه السلام، قال قلت له : ما)کان( فی وصیه لقمان ؟ قال : کان فیها الاعاجیب، و کان اءعجب ما کان فیها اءن قال لابنه : خف الله عزوجل خیفه لو جئته ببر الثقلین لعذبک، و ارج الله رجاء لو جئته بذنوب الثقلین لرحمک . ثم قال اءبو عبدالله، علیه السلام، کان اءبی یقول : انه لیس من عبد مؤ مت الا و فی قلبه نوران : نور رجاء، لو وزن هذا لم یزد علی هذا، و لو وزن هذا لم یزد علی هذا.
منبع: اصول كافي، ج2، ص 67، "كتاب ایمان وکفر" "باب خوف و رجاء"، حديث1.
ترجمه: راوي گوید: گفتم به حضرت صادق ، علیه السلام ، چه چیز بود وصیت لقمان . گفت : بود در آنها شگفتها. و عجبتر چیزي که بود در آن این بود که گفت مر پسر خویش را : بترس خداي عزوجل را ترسیدنی که اگر آورده باشی به طاعت جن و انس ، هر آینه عذاب کند تو را، و امیدوار باش خداوند را امید که اگر آورده باشی او را به گناههاي جن و انس ، هر آینه بیامرزد ترا. پس از آن گفت حضرت صادق ، علیه السلام ، بود پدرم که میگفت : همانا نیست بنده مؤ منی مگر در دل او دو نور است : نور ترس و نور امید. اگر کشیده شود این ، افزون نشود بر این ، و اگر کشیده شود این ، افزون نیاید بر این.
قسمتي از سخنان حضرت امام خميني (ره) در شرح حديث:
بدان اي عزیز که از براي خوف و رجا مراتب و درجاتی است حسب حالات بندگان و مراتب معرفت  آنها، چنانچه خوف عامه از عذاب است و خوف خاصه از عتاب و خوف اخص خواص از احتجاب است. پس بدان که حق تعالی را احدي از مخلوق نتواند بسزا عبادت کند، زیرا که عبادت ثناي مقام آن ذات مقدس است و ثناي هر کسی فرع معرفت به اوست و چون دست آمال بندگان از عز جلال معرفت ذات او به حقیقت کوتاه است پس به ثناي جمال و جلال او نیز نتواند قیام کرد، چنانچه اشرف خلایق و اعرف موجودات به مقام ربوبیت اعتراف به قصور فرماید.
از اسباب خوف تفکر در شدت باءس حق و دقت سلوك راه آخرت، و خطرات متوجه بر انسان در ایام حیات و در حین موت، و سختیهاي برزخ و قیامت، و مناقشات در حساب و میزان است، چنانچه ملاحظه آیات و اخباري که وعده هاي حق تعالی را شامل است رجاء کامل آورد. حدیث کنند که حق تعالی به طوري در قیامت بسط بساط رحمت کند که شیطان طمع مغفرت حق را کند.
ولی ملتفت باش که رجا را از غرور تمیز دهی. ممکن است اهل غرور باشی و گمان کنی اهل رجا هستی. و تمیز آن از مبادي آن سهل است: ببین این حالتی که در تو پیدا شده و بدان خود را راجی می دانی از تهاون به اوامر حق و کوچک شمردن حق و اوامر او پیدا شده ، یا از اعتقاد به سعه رحمت و عظمت آن ذات مقدس؟
 
منبع : چهل حديث از حضرت امام خميني رحمت الله عليه، حديث چهاردهم