بسمه تعالی
نکته های ناب
بالاسناد المتصله الی رئیس المحدثین ، محمد بن یعقوب ، رضوان الله علیه، عن یحیی بن عقیل قال امیرالمؤ منین، علیه السلام
:انما (انی ن خ) اءخاف علیکم اثنتین: اتباع الهوي، و طول الامل. اما اتباع الهوي فانه یصدعن الحق و اءما طول الامل، فینسی (فانه ینسی ن خ) الاخره.
منبع: اصول كافي، ج2، ص335 و 336، "كتاب ایمان وکفر" "باب اتباع الهوی"، حديث3.
ترجمه: یحیی بن عقیل گفت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: همانا نترسم من بر شما مگر دو چیز را: پیروي هوي، و درازي امید. اما پیروي هوي، پس همانا او باز میدارد از حق، و اما درازي امید، پس از یاد میبرد آخرت را.
قسمتي از سخنان حضرت امام خميني (ره) در شرح حديث:
معنی هوي از لحاظ لغوی دوست داشتن و اشتهاست، و فرقی در متعلق نکند، خواه چیز خوب ممدوحی باشد یا زشت مذمومی ولی غالب استعمالات آن در مشتهیات مذمومه است.
در ذم هوای نفس: انسان حیوانی بالفعل است و در ابتداي ورود در این عالم، تحت هیچ میزانی جز شریعت حیوانات، که اداره شهوت و غضب است، نیست. و چون این اعجوبه دهر ذات جامع یا قابل جمعی است، از این جهت براي اداره آن دو قوه صفات شیطانی را از قبیل کذب و خدیعه و نفاق و نمیمه و سایر شیطنتهاي دیگر نیز به کار میبرد، و با همین سه قوه، که اصول مفسدات و مهلکات است، ترقی کند، و اینها نیز در او نمو و ترقی روز افزون نمایند. و اگر تحت تاثیر مربی و معلمی واقع نشود، پس از رسیدن به حد رشد و بلوغ یک حیوان عجیب و غریبی شود که در هریک از شئون مذکوره گوي سبقت از سایر حیوانات و شیاطین ببرد، و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود. و اگر بر همین حال روزگار بر او بگذرد، و جز تبعیت هواي نفس در شئون ثلاثه نکند، هیچیک از معارف الهیه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه در او بروز نکند، بلکه جمیع انوار فطریه او نیز خاموش گردد.
در ذم درازي امید (طول ام): اول منزل از منازل انسانیت منزل یقظه و بیداري است. آنچه اکنون لازم است بیان شود این است که انسان تا تنبه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از براي او سیر و داراي مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، عزم براي او حاصل نشود و داراي اراده نگردد. از موانع بزرگ این تیقظه و بیداري، که اسباب نسیان مقصد و نسیان لزوم سیر شود و اراده و عزم را در انسان می میراند، آن است که انسان گمان کند وقت براي سیر وسیع است.
منبع : چهل حديث از حضرت امام خميني رحمت الله عليه، حديث دهم