حدیث هشتم

بسمه­ تعالی
نکته­ های ناب
 
بسـندي المتصـل الی محمـد بـن یعقـوب عـن علی بن ابراهیم ، عن اءبیه ، عن النـوفلی ، عن السـکونی ، عن اءبی عبـداالله ، علیه السـلام ، قـال : قـال رسول االله صـلی االله علیه و آله : من کـان فی قلبه حبه من خردل من عصبیه ، بعثه االله یوم القیامه مع اءعراب الجاهلیه.
منبع: اصول كافي، ج2، ص 308، "كتاب ایمان وکفر" "باب العصبیه"، حديث3.
ترجمه: سکونی از حضرت امام صادق ، علیه السلام ، نقل کند که فرمود: فرمود رسول خدا، صلی االله علیه و آله: کسی که بوده باشد در دل او دانه خردلی از عصبیت، برانگیزاند خدا او را روز قیامت با عربهای جاهلیت.
 
قسمتي از سخنان حضرت امام خميني (ره) در شرح حديث:
در لغت "عصبی" کسـی است که حمـایت کنـد خویشاونـدان خود را در ظلم. و عصبیت و تعصب حمایت کردن و مدافعه نمودن است.
فقیر گویـد: عصبیت یکی از اخلاـق بـاطنه نفسـانیه است که آثـار آن مـدافعه کردن و حمـایت نمودن از خویشاونـدان و مطلق متعلقـان است ، چه تعلق دینی و مـذهبی و مسـلکی باشـد، یا تعلق وطنی و آب و خاکی یا غیر آن ، مثل تعلق شـغلی و اسـتاد و شـاگردي و جز اینهـا. و این از اخلاـق فاسـده و ملکات رذیله اي است که منشاء بسـیاري از مفاسـد اخلاقی و اعمالی گردد. و خود آن فی نفسه مـذموم است گرچه براي حق باشـد، یا در امر دینی باشـد و منظور اظهار حق نباشـد، بلکه منظور غلبه خود یا هم مسـلک خود یا بستگان خود باشد. اما اظهار حق و ترویج حقیقت و اثبات مطالب حقه و حمایت براي آن یا عصبیت نیست ، یا عصبیت مذمومه نیست.
از احـادیث شـریفه اهـل بیت عصـمت و طهـارت اسـتفاده شود که خلق عصبیت از مهلکـات و موبقات و موجب سوء عاقبت و خروج از ایمـان است ، و آن از ذمـائم اخلاـق شـیطان است.
 یکی از عصبیتهـاي جـاهلیت ایسـتادگی در مطـالب علمیـه اسـت و حمـایت کردن از حرفی اسـت که از خـودش یـا معلمش یا شیخش صادر شده ، نه براي اظهار حق و ابطال باطل . معلوم است این عصبیت از جهاتی زشت تر و از حیثیاتی نارواتر است از سایر عصبیتها: یکی از جهت متعصب . زیرا که اهل علم ، که باید مربی بنی نوع بشـر باشد و شاخه شـجره نبوت و ولایت است و به وخامت امور مطلع و عواقب اخلاق فاسده را می داند، اگر خداي نخواسـته خود عصبیت جاهلیت داشـته باشد و متصف به صفات رذیله شیطانیه باشد، حجت بر او تمامتر و مورد مؤ اخذه بیشتر واقع گردد.
 
منبع : چهل حديث از حضرت امام خميني رحمت الله عليه، حديث هشتم