بيانيه تبييني مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه/ پروژه‌ ويران‌سازي ايران شکست مفتضحانه­‌اي خورد/ جزئيات اقدامات سرويس‌هاي جاسوسي به رهبري CIA براي زمينه‌سازي آشوب‌ها.

کد خبر: 70523 تاریخ انتشار: 1401/08/07 09:42:30
نمایش: 901
اخبار
وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بيانيه مشترکي تاکيد کردند: «پروژه‌ ويران‌سازي ايران» شکست مفتضحانه­‌اي خورد؛ همان پروژه­‌اي که قبلاً در افغانستان و عراق و سوريه و يمن و ليبي پياده کردند، اما در ايرانِ قوي شکست سختي خورد.
به گزارش گروه سياسي خبرگزاري فارس، بيانيه تبييني مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پيرامون حوادث اخير در کشور منتشر شد. 

متن اين بيانيه به شرح زير است:

باسمه تعالي

بيانيه­ تبييني مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران

پيرامون «مداخلات رژيم آمريکا در اغتشاشات اخير کشور»

با عرض تسليت شهادت جمعي از هموطنان در حرم حضرت احمد بن موسي (عليه‌­السلام) و شهداي امنيت کشور و دعاي متضرعانه در محضر خداي سبحان براي علّو درجات آن شهدا و صبر و اجر صبر براي بازماندگان داغدار آن­‌ها و شفاي کامل و عاجل مجروحين و آسيب‌­ديدگان واقعه تروريستي آن حرم مطهر، همراه با عهدي از سوِيداي وجود با آن شهدا و با خداي عزوجّل بر پي‌گيري اطلاعاتي همه­ جانبه، دقيق و با تمام توان تا کشف و مجازات کليّه­ عوامل اين جنايت وحشيانه و حاميان آن­‌ها، در هر زمان و هر مکان که باشند، به استحضار ملّت شريف ايران مي‌­رساند: در مورد ابعادي از اغتشاشات اخير، پيش از اين و طي بيانيه‌ا­ي تبييني مورخ 8 مهرماه گذشته، اطلاعات و توضيحاتي ارائه شد. اينک با حصول اطلاعات متقن و جديد، همچنين با رفع محذورهاي حفاظتي و امنيتي از بخش ديگري از اطلاعات موجود، توضيحات بيشتري را به آگاهي مردم سربلند ايران اسلامي مي‌­رساند و در اين راستا، پيشاپيش توضيح سه نکته را ضروري مي‌داند:

نخست) در بيانيه­ حاضر، اتقان داده‌­ها و مستند بودن آن‌­ها مورد تأکيد ويژه‌اي بوده است. بنابراين نهايت تلاش به­ کار رفته تا اطلاعاتِ حاصله از روش­‌هاي مختلف اطلاعاتي در اين­جا عرضه شوند.

 دوم) بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است که زمينه‌­سازي، مقدمه­ چيني و نيز بخش مهمي از عملّيات اجرايي آشوب‌­هاي اخير توسط سرويس‌­هاي جاسوسي بيگانه در قالب بسته‌اي طراحي و به ­واسطه برخي گروه­‌ها و شبکه­‌هاي مرتبط با آن­‌ها به روش‌­هاي مختلف درون کشور پياده­‌سازي شده است؛ از سوي ديگر واقعيت مهم ديگري نيز وجود دارد مبني بر اين­که اين سرويس­‌ها در عملّيات اخير خود تلاش کرده‌­اند از بسترها و زمينه‌­هاي برخي نارضايتي‌هاي موجود در جامعه سوء استفاده کرده و حتي­‌المقدور پروژه­‌هاي اطلاعاتي خود را بر سوء استفاده از اين بسترها و زمينه­‌ها استوار سازند.

سوم) رصدهاي دقيق و مستمر اطلاعاتي در بيش از يک­سال گذشته، همچنين مستندات موجود از مقطع اغتشاشات اخير و نيز اطلاعات به­ دست آمده از سناريوهاي دشمن براي مقطع پسا بحران، مصاديق فراوان و استنادات غيرقابل انکاري از نقش‌­آفريني همه جانبه­ رژيم تروريستي آمريکا در طراحي، اجرا و استمرار غائله مذکور دارد. بنابراين تمرکز مبنايي بيانيه­ حاضر بر نقش رژيم مافيايي آمريکا، هم­‌پيمانان و پياده نظام­شان در اغتشاشات اخير کشور، در سه مقطعِ پيش، حين و پسا آشوب‌­هاي کشورمان مي‌­باشد.

بخش اول) مرحله­ پيش از آشوب

رژيم سفاک آمريکا در وقايع اخير با مستمسک قرار دادن ماجرايي دردناک و پيش از اعلام نتايج تحقيقات (درگذشت مرحومه اميني)، با نوعي شعف و خرسنديِ پنهان ناشدني که در کليه­ سخنان و موضع­گيري­هاي مقامات آن رژيم موج مي­‌زد، يک پروژه­ از پيش طراحي و آماده شده (و حتي چند نوبت به تعويق افتاده) را آغاز کرد. بديهي است که رژيم آمريکا اساساً نسبت به رويدادهاي جهان نگاهي ابزاري و سوء­استفاده­‌گر دارد. اين در حالي است که آن رژيم در خصوص رويدادي عمدي، قطعي، دردناک، آشکار و ضدحقوق­بشري همچون قتل فجيع و مُثله­‌کردن وحشتناک جمال خاشقچي که به اذعان خودشان اقدامي تعمدي از سوي رژيم بَدَوي آل سعود بود و به وحشيانه­‌ترين شکل ممکن روي داد، بسيار آسان و سريع از کنار آن گذر کرد. همچنين است موضع آن رژيم در قبال قتل عمد (و نه فوت ناگهاني) خانم شيرين ابوعاقله توسط صهيونيست­‌هاي خون­خوار، که با بي­تفاوتي کامل دولت تروريست­پَرور آمريکا مواجه شد. از همين قبيل است قتل­‌هاي وحشيانه­ رنگين پوستان آمريکا توسط پليس نژادپرست آن رژيم که روزانه به چندين جنايت منجر مي‌­شود و تنها تعدادي از آن­‌ها که تصويربرداري شده­اند، به اطلاع عموم مي‌­رساند.

مستندات اطلاعاتي موجود نشان مي­‌دهند سرويس جاسوسي سيا (C.I.A) با همکاري سرويس­هاي جاسوسي هم پيمان و نيابتي­هاي مُرتجع، پيش از آغاز آشوب‌­ها، به شيوه‌هايي که اشاره خواهد شد براي راه‌­اندازي يک غائله­ي سراسري در ايران با هدف ارتکاب جنايت عليه ملّت بزرگ ايران و تماميت ارضي کشور و نيز زمينه‌سازي براي تشديد فشارهاي خارجي، طراحي مبسوطي به‌عمل آورده بود. طبق اطلاعات موجود نقش اصلي را در اين ميان آژانس اطلاعات مرکزي آمريکا (C.I.A) بعهده داشت و از همکاري نزديک سرويس اطلاعات خارجي انگليس خبيث، سرويس اطلاعات خارجي رژيم کودک­‌کش صهيونيستي (موساد) و سرويس اطلاعات خارجي اَشرافيت بَدَوي آل سعود و چند کشور ديگر برخوردار بود. اطلاعات معتبري در اختيار است که برنامه­‌ريزي و اجراي عملّياتي بخش عمده­ آشوب­‌ها توسط سرويس موساد با همکاري شقي­‌ترين گروهک­‌هاي تروريستي صورت گرفته است.

شايان ذکر است که پيش از حادثه­ اخير و از سال گذشته، ائتلاف مذکور، موضوعات و مناسبت‌­هاي ديگري را براي آغاز آشوب­‌ها طراحي کرده بودند که با الطاف حضرت احديت و تلاش‌هاي سربازان گمنام امام زمان (عج) و جامعه­ اطلاعاتي پرافتخار کشور خنثي شده بودند؛ مقاطعي همچون سالگرد برخي وقايع سال­‌هاي گذشته، مقطع اجراي طرح بزرگ و ملّي مردمي­‌سازي يارانه‌­ها در اوايل سال جاري، و پروژه­ي آمريکايي کشف حجاب در 21 تيرماه گذشته و ...

اما برخي اقدامات سرويس‌­هاي جاسوسي فوق­‌الاشاره براي زمينه­‌سازي آشوب­‌ها به شرح ذيل بوده است:

1- تأسيس شبکه­ «سازمان­‌هاي هم‌دستان»

      دولت تروريستي آمريکا پس از نااميدي از مقابله با ملّت بزرگ ايران در عرصه­‌هاي نظامي و تحريم­‌هاي ظالمانه و غير انساني، در سال­‌هاي اخير با بکارگيري شبکه­يي خبيث از سازمان­‌هاي موسوم به هم‌دستان(1) براي شبکه‌­سازي و نفوذ در بخش‌­هاي اجتماعي سرمايه­گذاري نموده است. سازمان­‌هاي اطلاعاتي و امنيتي آمريکا در پوشش فعاليت‌­هاي حقوق بشري و ترويج دموکراسي، با اختصاص ميلياردها دلار بودجه در سال تلاش کردند عناصر مستعد را شناسايي و به شبکه‌­هاي همسو و غرب‌گرا متصل نمايند. اين شبکه‌ نفوذي به عنوان پياده نظام تغييرات اجتماعي، وظيفه ايجاد مطالبات کاذب، انحراف در مطالبات مردمي و تحريک عمومي براي ايجاد نارضايتي را برعهده دارند.

در سال­‌هاي اخير بخش‌­هايي از اين شبکه در سطوح و اصناف مختلف شناسايي و با همکاري جامعه اطلاعاتي کشور مورد برخورد قرار گرفتند. با ضربه به زنجيره تأمين مالي و شناسايي عناصر اين شبکه­ نفوذي در رسانه‌ها و ساير بخش‌­ها، پروژه محوري دولت دژخيم آمريکا در دولت ترامپ براي ايجاد اعتراضات گسترده با شکست روبرو شد. با اين حال دشمن طي ماه­‌هاي اخير با صرف بودجه­ مضاعف و به­‌کارگيري روش‌­هاي متنوع تلاش نمود تا مجدداً زمينه شکل­‌گيري اغتشاش­‌ها را فراهم نمايد.

 2– مصاديق تلاش آمريکايي‌­ها براي شکل­‌گيري و بحران‌­سازي در حوزه­‌هاي فرهنگي و اجتماعي:

1/2- برگزاري نشست حقوق بشر اسلو

اين نشست سوم تا پنجم خرداد ماه سال جاري با حمايت دولت آمريکا و مؤسسات صهيونيستي در اسلو نروژ برگزار گرديد. مهم‌ترين هدف اين نشست، گستراندن پوشش به اصطلاح پشتيباني از کمپين­‌هاي موسوم به «حمايت از حقوق زنان و اقليت­ها در ايران» و ايجاد همگرايي بين اين قبيل عناصر در ايران و افغانستان بوده است. منجمله در مذاکرات پنهان مقامات سيا در حاشيه اين اجلاس با يکي از زنان مزدور (که از سخنرانان اين نشست بود)، علاوه بر موضوع زنان، به لزوم بهره­‌برداري از هر حادثه­‌اي من­ جمله حادثه متروپل آبادان براي شکل‌­گيري اعتراضات گسترده تأکيد مي‌­نمايند! و البته آن عنصر ضدانقلاب پس از دريافت دستور از مقامات سازمان سيا در اين زمينه بسيار تلاش کرد و تا مدت‌‍­ها سوءاستفاده از حادثه­ غمبار برج متروپل آبادان را در دستور کار خود داشت.

2/2- القاي بحران کارآمدي

عوامل آمريکايي پس از حادثه ناگوار هواپيماي اوکرايني و نيز پس از واقعه متروپل آبادان، به عوامل رسانه­يي خود تأکيد داشتند از هر چالش و مشکلي براي القاي بحران کارآمدي و استنتاج عدم مشروعيت نظام در عرصه­ي داخلي و بين­المللي استفاده نمايند. اين خط ابلاغي عيناً، هم در نارسانه‌هاي آمريکايي- انگليسي- سعودي و نظاير آن­ها و هم در آشوب­هاي اخير از دنباله­روان آن بلندگوها به کرات تکرار شد.

3/2- مطالبه سازي کاذب؛ با هدف پنهان کردن تأثير تحريم­‌هاي ظالمانه

آمريکايي‌­ها با استفاده از شبکه نفوذي خود که بعضاً از عناصر تأثيرگذار اجتماعي بودند؛ تلاش کردند با مطالبه­‌سازي کاذب در حوزه­هاي فرهنگي و اجتماعي، تأثير تحريم­‌ها بر زندگي مردم و کمبودهاي موجود را به ناکارآمدي نظام جمهوري اسلامي ايران منتسب نمايند. اطلاعات پنهان موجود نشان از طراحي موازي توسط مافياي رسمي آمريکايي دارد. از يک سو اعمال شديدترين تحريم­‌هاي وحشيانه عليه ملّت ايران و از سوي ديگر ابلاغ به رسانه‌­هاي وابسته که براي کمبودها و مشکلاتِ مردم اشک تمساح بريزند و هر مشکل و کاستي پديد آمده را به کارگزاران نظام نسبت دهند و البته، هر جا صحبت از تعديل تحريم­‌ها کنند، آن­را صرفاً در تقويت دسترسي به شبکه­‌هاي اجتماعي آمريکايي در فضاي مجازي تعريف نمايند!

4/2- تمرکز بر اقشار به اصطلاح به حاشيه رانده شده

پس از اعتراضات سال 98، آمريکايي‌­ها بر ايجاد نارضايتي و تحريک اقشاري که «به حاشيه رانده شده» مي‌خوانند، تمرکز بيشتري کردند. عوامل آمريکايي ده‌­ها پروژه که اسناد محرمانه آن کشف شده است در اين زمينه طراحي نمودند تا به نوعي ظرفيت اقشار آسيب‌­پذير را براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران بکارگيري نمايند.

 3- دوره‌­هاي آموزش جنگ‌­هاي ترکيبي و براندازي نرم

 در بيانيه­ تبييني مورخ 8 مهرماه گذشته اشاره شد که سرويس‌­هاي جاسوسي غربي و صهيونيستي دوره­هاي «آموزش مربيان جنگ­هاي ترکيبي» براي تعداد قابل توجهي از عناصر مرتبط و از پيش نشان شده برگزار و به آن‌ها مأموريت داده‌­اند که آموخته­‌ها را به ديگران منتقل و بر مبناي آن‌­ها به­ صورت تشکيلاتي عمل نمايند.

اکنون اضافه مي­‌شود که رصد دقيق اطلاعاتي تحرکات مؤسسات همکار ستاد نفوذ حريف در فضاي حقيقي و مجازي نشان از برنامه‌­ريزي جدي و مستمر با هدفِ تأثيرگذاري در لايه‌­هاي مختلف اجتماعي به ­ويژه در حوزه­‌هاي مربوط به زنان مي‌باشد. مأمورين رژيم دژخيم آمريکا با برنامه‌­هاي به ­اصطلاح «توسعه دمکراسي و آزادي» تحت پروژه‌­هاي گوناگوني نظير (2)POMED و (3)NERD و نظاير آن­‌ها، پياده نظام اجاره­يي خود را تأمين مالي مي­‌کنند، آموزش اقسام جنگ شهري و تکنيک­‌هاي شورش اجتماعي مي‌­دهند، اراذل و اوباش را شناسايي و سازماندهي کرده و به جان مردم و اموال آن‌­ها مي­‌اندازند و از سوي ديگر توسط عوامل خود يا افرادِ غافل، هر آن­ کس که سناريوي فوق‌­الذکر را کشف کند و آشکار نمايد يا حتي مورد اشاره قرار دهد، بلافاصله به «توهم توطئه» منتسب مي‌­سازند. تا آن­جا که شوربختانه، برخي خواص نيز به­ صورت آگاه يا ناآگاه گرفتار اين دام شده و با جماعت پيش‌گفته هم­نوا مي­شوند!

شايان ذکر است؛ مرکز فرماندهي و هدايت اقدامات آمريکا در عرصه­ نفوذ و جريان‌­سازي، ضمن استقرار در وزارت امور خارجه‌ي آن کشور، از اطلاعات و ظرفيت ساير دستگاه­هاي دولتي و اطلاعاتي جهت اقدام عليه جمهوري اسلامي ايران بهره‌­برداري مي‌­نمايد. آمريکايي‌­ها به منظور جذب افراد مورد نظر خود، شبکه‌­سازي از آن­‌ها و انتقال ايده­‌هاي مبتني بر ايجاد تغييرات اجتماعي در چارچوب اهداف پيش‌گفته، دوره‌هاي آموزشي متعددي را در کشورهاي ثالث و بعضاً به­ صورت برخط برگزار نموده‌­اند. موضوع حائز اهميت آن است که غالباً هماهنگي­هاي مربوط به حضور عناصر تحت آموزش در کشورهاي ثالث توسط افراد و سازمان­هاي مُجري، از طريق دفاتر و نمايندگي­هاي وزارت امور خارجه رژيم مافيايي آمريکا صورت مي­‌گيرد.

اطلاعاتِ معتبر موجود پيرامون برخي ديگر از ابعاد اين دوره‌­ها به­ شرح ذيل است:

1/3- متولي دوره­هاي مذکور وزارت خارجه آمريکا مي­‌باشد که از حمايت کامل سرويس جاسوسي C.I.A و تعداد معتنابهي از مؤسسات، بنيادها، دانشگاه‌­ها و انديشکده­‌هاي به اصطلاح غيردولتي استفاده مي‌­نمايد. اطلاعات موثق حاکي است که رژيم غاصب صهيونيستي و تعدادي از کشورهاي اروپايي، جملگي ذيل هدايت سيا با اين پروژه همکاري مي‌­نمايند.

2/3- مفاد دوره‌­ها در فشرده‌­ترين تعبير در چارچوب مؤلفه­‌هاي «جنگ ترکيبي و براندازي نرم» تعريف مي‌شود. ذيل اين راهبرد، سرفصل‌­هايي با اسامي و عناوين موجه و غالباً انسان‌­دوستانه اما در عمل پي­جوي راهبردها و خط­ مشي دولت و دستگاه­هاي اطلاعاتي آمريکا مي­‌باشند؛ همچون: شبکه‌سازي و کمپين­سازي در موضوعات گوناگون و از عناصر مختلف، توانمندسازي زنان، توليد بهانه­‌هاي حقوق بشري عليه ايران و گزارش به مبادي تعيين شده، توانمندسازي سنديکاهاي تحت امر، آموزش وجوه مختلف نافرماني مدني، پرورش رهبران جوانِ گوش به فرمان، کنشگري به‌اصطلاح مدني، خبرنگاري و خبرسازي در دوره بحران، کنشگري در توسعه اجتماعي و مدني، آموزش جنبش‌­هاي آنلاين، آموزش امنيت ارتباطات در فضاي مجازي، دوره‌­هاي آموزش وکالت رايگان براي حمايت از همکاران پروژه­هاي آمريکايي، دوره آموزش­هاي حمايتي از حقوق گروه‌هاي منحرف جنسي، آموزش روند مديريت فرآيند مطالبه براي تغيير قوانين، راه­‌اندازي کلينيک‌­هاي حقوقي با هدف القاي ناکارآمدي دستگاه قضايي، تعريف اقشار و نقش­‌ها براي فعالين مدني در چارچوب کودتاهاي رنگين و پشتيباني از اغتشاشگران خياباني، ترويج شهروند خبرنگاري مورد نياز آمريکا، شبکه‌­سازي از عناصر مشهور، همسو و تأثيرگذار اجتماعي و...

3/3- محل برگزاري دوره­‌هاي آموزشي تاکنون کشورهايي همچون ترکيه، امارات، هلند، ارمنستان، گرجستان، مالزي، اندونزي، تايلند، جمهوري چک، آفريقاي جنوبي، ايتاليا، جزيره سيشل (در اقيانوس هند) بوده که با آگاهي يا بدون آگاهي دولت­‌هاي مذکور تشکيل داده­‌اند. همچنان­ که ملاحظه مي­‌شود محل برگزاري دوره­‌ها غالباً کشورهايي است که براي سفر اتباع ايراني نيازمند ويزا نباشند و در مواردي که ويزا لازم باشد، با حمايت نمايندگي‌­هاي آمريکا و تحت پوشش ويزاهاي توريستي يا علمي اقدام مي‌­شود.

4/3- تعدادي از سازمان‌­هاي برگزار کننده دوره­‌ها تحت عناوين واقعي يا جعلي همچون اتحاد براي ايران، عدالت براي ايران، آيرکس، خانه­ آزادي، اِسمال مديا، بنياد سيامک پورزند، ائتلاف ايمپکت ايران، توانا تک، بنياد عبدالرحمن برومند، کانون مدافعان حقوق بشر (به سرکردگي شيرين عبادي)، مؤسسه­ يلدا و افراد ايراني خودفروختهي شناسايي شده و عناصر آمريکايي اطلاعاتي، نظامي و سياسي بوده‌­اند. مؤسسات و افراد پيش‌گفته هر کدام بر يک قشر و صنف و جنسيّت تمرکز دارند.

5/3- هزينه­ دوره­‌ها اعم از بليط رفت و برگشت به کشور هدف، هزينه هتل محل اقامت، غذا و برنامه‌­هاي تفريح و سرگرمي و هدايا توسط برگزارکنندگان دوره‌­ها پرداخت مي‌­شود. مثلاً هزينه­ دوره­ي آموزشي چند روزه­ برگزار شده در کشور گرجستان توسط عنصر آواره و عضو فراکسيون اصلاحات در مجلس ششم، فاطمه حقيقت جو پرداخت شده است! (به عبارت دقيق‌تر او صرفاً مأمور پرداخت از طرف کارفرماي آمريکايي بوده است)

6/3- گرچه اين دوره‌­ها بيش از هر کشوري عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران برگزار مي‌شوند. اما طبق اطلاعات موجود، حسب ضرورت (از نظر رژيم آمريکا) و در مواردي که قصد مُجاب­‌سازي کشورهاي ديگر را داشته باشند، از روش­‌هاي مشابه عليه آن‌­ها استفاده مي­‌نمايند که تعدادي از مصاديق، در تبادلات اطلاعاتي با برخي از کشورها، به اطلاع آن‌­ها رسيده و از اين پس نيز حسب مورد به اطلاع آن‌­ها خواهد رسيد.

7/3- با توجه به حضور منابع اطلاعاتي ما در تعدادي از دوره‌­هاي فوق‌­الاشاره لذا مفاد آموزشي دوره­هاي مذکور و عناصر شرکت کننده در آن‌­ها در اختيار بوده و بنا به ضرورت تعدادي از شرکت کنندگان بازداشت، تعدادي از آن‌­ها جلب همکاري و عده­يي ديگر تحت نظر سربازان گمنام امام زمان (عج) مي‌­باشند و از ارتباطات آن­‌ها با مراکز موردنظر براي حفظ اشراف اطلاعاتي استفاده مي‌شود.

8/3- ردّ اطلاعاتي و عملّياتي تعدادي از عناصر مذکور در اغتشاشات اخير و پيش از آن نيز مشاهده و حسب مورد اقدام مقتضي به­عمل آمده است. به ­عنوان مثال انتشار اولين عکس از مرحومه اميني روي تخت بيمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزش­ديدگان همين دوره­ها در خارج از کشور بود.

او با استفاده از پوشش خبرنگاري از اولين افرادي بود که در بيمارستان حضور و استقرار يافته، به تحريک بستگان متوفي و ارسال اخبار جهت‌­دار پرداخت. همچنين است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوري در شهرستان سقز، به تحريک اطرافيان مرحومه، کارگرداني برخي صحنه‌­ها و انعکاس اخبار و تصاوير جهت­‌دار از مراسم تشييع، تدفين و تجمعاتِ شکل­گرفته در آن شهر به ايفاي مأموريت پرداخت. اين فرد نيز آموزش‌­ديده­ دوره‌­هاي رژيم مافيايي آمريکا در کشورهاي خارجي است؛ ضمن آن­که هر دو نفر نقش منابع اوليه­ خبرسازي براي رسانه‌­هاي بيگانه را ايفا کرده­اند.

در اين­جا و به ­عنوان نمونه‌اي از کارکرد اين مؤسسات و دوره­‌هاي آموزشي، اشاره‌ايي به اظهارات صريح مدير مؤسسه اعانه­ ملّي براي دموکراسي مي‌­شود که بيانگر کارکرد اصلي و پشت پرده آن‌­ها مي­‌باشد. وي مي‌­گويد: «کاري که 25 سال قبل سازمان C.I.A به­صورت پنهاني و با جاسوسي انجام مي‌­داد، امروز ما از طريق مؤسسات و در بستر آموزش انجام مي‌­دهيم!».

4 – نقش انديشکده­‌ها و مؤسسات آمريکايي و غربي

طي ماه­‌هاي گذشته، انديشکده­‌ها و مؤسسات آمريکايي- صهيونيستي و غربي به نظريه­‌پردازي و انگاره‌­سازي پيرامون نقش زنان در حوادث پيش روي ايران پرداخته­اند و اين مباني در محتويات محصولات آنان گفتمان سازي شده است. اين انديشکده­‌ها به مثابه مغز متفکر جريان تحريف، با بزرگ‌­نمايي يا کوچک‌­نمايي هدف­دار وقايع در قالب توصيه‌­نامه‌­هايي که به دستور کار فرمايان خود ارائه ­مي­‌دهند، بر حجم توهمات مقامات رسمي آمريکا نسبت به ماهيت وقايع مي‌­افزايند. به­‌عنوان نمونه به يکي از القائات انديشکده­ ميدل ايست (4)(MEI) اشاره مي­‌شود. اين  انديشکده در تاريخ 17 اسفند 1400 آورده است: «در شرايط کنوني ايران، جريانات مختلف سياسي، از سوسياليست‌­ها گرفته تا ليبرال­‌ها و از سلطنت‌­طلب­ها تا جمهوري خواهان، همگي با يکديگر همکاري مي­‌کنند تا جايگزيني جدي براي جمهوري اسلامي ايجاد نمايند و زنان نقش اصلي را در اين تلاش ايفا مي‌کنند.»

اما غالباً مأموريت اين انديشکده‌­ها با گذر از پوشش گفتمان‌­سازي و ارائه­ توصيه­‌نامه، با يک يا چند واسطه وارد حوزه‌­هاي جنگ خياباني مي‌­شوند. نمونه آن بنياد ملّي براي دفاع از دموکراسي‌ها (5)(FDD) است؛ تشکيلاتي با وابستگي به دولت‌هاي صهيونيستي و ايالات متحده که داراي ارتباط گسترده با افسران سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا و سرويس‌­هاي رژيم غاصب است. اين تشکيلات کاملاً اطلاعاتي عمل مي­‌کند و تمرکز ويژه­‌ايي بر جمهوري اسلامي تحت عنوان «پروژه ايران» دارد.

اطلاعات کاملاً معتبري که اخيراً بدست آمده حاکي است که اين تشکيلات ماه­‌ها پيش از اغتشاشات اخير، در حال فراهم آوردن تمهيداتي براي آن بوده است. از نگاه طراحان آمريکايي-صهيونيستي اين پروژه، اولاً جنبش‌­ها موفق نخواهند بود مگر اين­که با خشونت همراه باشند. ثانياً به پياده نظامي نياز است که هيچ خط قرمزي نداشته و حاضر باشند دست به هر کاري بزنند. من­جمله اقداماتي که به عوامل مرتبط ابلاغ کرده‌­اند، توهين به ائمه معصومين (عليهم‌­السلام) و آتش زدن مسجد و قرآن، قتل مأمورين نظامي امنيتي و انتظامي، حمله به پاسگاه‌­ها و مقرهاي نظامي و انتظامي، حمله به روحانيت و... مي‌­باشد. اما علاوه بر تشکيلات FDD، ده‌­ها مؤسسه­ پوششي آمريکايي و پروژه­هاي متعدد ديگر تحت عناوين مختلف در حال فعاليت عليه ايران اسلامي مي‌­باشند. از قبيل:

1- مؤسسه اعانه ملّي براي دموکراسي و نهادهاي وابسته نظير مؤسسه دموکراتيک ملّي و مؤسسه بين‌­المللي جمهوري خواهي

2- مرکز آمريکايي براي همبستگي کارگران

3- بنياد جامعه باز

4- خانه آزادي

5- صندوق ژرمن مارشال آمريکا

6- بنياد دموکراسي در ايران

7- مرکز بين­‌المللي براي انتقال دموکراسي

5– زنجيره‌­هاي ارتباط مالي سرشبکه‌­هاي خارجي با مزدوران داخلي

انتقال و توزيع پول بيگانگان بين عوامل مزدبگير داخلي که متولي پروژه‌­هاي نفوذ هستند به روش‌هاي مختلف و متنوعي صورت مي­‌گيرد. تاکنون شيوه­‌هاي گوناگوني کشف و عوامل متعددي بازداشت شده‌­اند. به ­عنوان مثال اخيراً شبکه­‌ايي شناسايي و بازداشت شد که از «روش تهاتر» با افراد ايراني متردد به خارج از کشور، همچون دانشجويان و فعالين حوزه­ ساخت و ساز مسکن سوء استفاده مي­‌کرد. در اين شيوه، عامل اصلي يا کارگزار وي در يکي از کشورهاي همسايه، افراد نيازمند ارز خارجي در کشور مقصد را شناسايي کرده، مبلغ مورد نياز آن­ها به ­همراه پورسانت همکاري را تأمين نموده و از آنان مي­‌خواستند وجه را پس از بازگشت به کشور به حساب تعيين شده (حساب پياده نظام آمريکا) واريز کنند.

در شيوه­ ديگر، انباشت يا سود برخي از وجوه سرمايه­‌گذاري شده در بسترهايي همچون کارگاه­هاي خرد، مجموعه‌­هاي مرتبط با بازاريابي شبکه‌ايي داخلي، سوءاستفاده از رمزارزها، بهره­‌گيري از صرافي­هاي غيرمجاز و ... را به پروژه‌­هاي آمريکايي‌­ها در داخل کشور تزريق مي­‌نمودند. با اين شيوه­‌ها عملاً مبدأ و مقصد وجوه پروژه‌­هاي نفوذ، مخفي شده و کار شناسايي آن دشوار مي‌­شد. اما به رغم اقدامات عوامل CIA براي پيچيده سازي ابعاد انتقال وجه به داخل، رديابي اطلاعاتي – مالي چند لايه در مورد واريزکنندگان و دريافت­کنندگان وجوه مربوط به پروژه­‌ها انجام و نهايتاً تبادلات مالي و اطلاعاتي شبکه‌­هاي ياد شده شناسايي و عوامل آن بازداشت شدند.

6- شناسايي و سازمان­دهي شبکه­ اراذل و اوباش

سرويس‌­هاي اطلاعاتي آمريکا و رژيم صهيونيستي در سال‌­هاي گذشته از طريق شناسايي اراذل و اوباش متردد به خارج از کشور در مراکز قمار و فساد و فحشاء و ارتباط‌­گيري بعدي با آن­‌ها در داخل کشور، تلاش‌­هاي گسترده‌ايي براي تزريق پول و امکانات، مسلح کردن آن­‌ها به سلاح گرم و انواع ديگر تجهيزات، ارائه آموزش به طرق مختلف به منظور توانمند کردن آنان براي عملّيات خرابکارانه عليه مراکز و تأسيسات مهم، راه‌­اندازي آشوب و توليد خشونت عليه مردم عادي و همچنين نيروهاي انتظامي و بسيج به عمل آورده‌­اند. متأسفانه حضور پرحجم و اقدامات مجرمانه اراذل و اوباش و نو پديدها درآشوب­‌هاي اخير کاملاً مشهود و حکايت از سازماندهي قبلي داشت. اما پيش از آشوب­ اخير، حضور اراذل و اوباش در چندين طرح ترور، عملّيات ايذايي، خرابکاري، تهديد و ايجاد وحشت، احراز شده بود که در جملگي موارد به استخدام صهيونيست­ها، آمريکايي‌­ها يا گروهک منافقين درآمده بودند و تعداد قابل توجه از آن‌­ها بازداشت و بعضاً اعترافات آن­ها از صدا و سيما پخش گرديد. (همچون مستندهاي وفا و لات مجازي که از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش گرديد).

7 – سنديکا سازي و پيوند آن­ها به يکديگر

يکي از محورهاي اصلي تحرکات زمينه­‌ساز سرويس‌­هاي اطلاعاتي دشمن براي وقوع آشوب در کشور، تلاش براي تأثيرگذاري بر اقشار شريفي همچون معلمان، کارگران و دانشجويان از طريق ايجاد گروه‌­هاي جعلي و آلوده و رهبر سازي براي سوءاستفاده اين طبقات بوده که هوشياري، ميهن دوستي و احساس مسئوليت مثال‌زدني اين اقشار ارجمند موجب خنثي‌­سازي توطئه‌­هاي بيگانه شده است. مأموران اطلاعاتي و امنيّتي کشور بر بسياري از ابعاد آن قبيل تحرکات اشراف داشته و در مواردي مشارکت مستقيم اتباع بيگانه و مرتبط با سرويس‌­هاي اطلاعاتي کشورهاي اروپايي را در اين باره مورد ضربه قرار داده و نتيجه را به استحضار مردم شريف ايران رسانده‌­اند (من‌جمله مستند «داستان يک مأموريت» مربوط به اقدامات مجرمانه­ دو مأمور فرانسوي که اخيراً از سيماي جمهوري اسلامي پخش شد).

 8 – تشديد و ترکيب سياست فشار حداکثري ترامپ توسط بايدن

دولت کنوني آمريکا علي‌رغم ادعاي تغيير راهبرد نسبت به دولت قبلي، عملاً در ادامه مسير فشار حداکثري ترامپ و با توجه به شکست آن خط مشي، به تصريح خود مقامات آمريکايي، حوزه‌هاي نويني به آن افزوده است؛ من‌جمله با حفظ سياست فشار حداکثري تحريمي، حوزه تأثيرگذاري در درون کشور، قطبي­سازي و تلاش براي از بين بردن بافت اجتماعي قدرتمند مردم ايران را هدف قرار داده است. در اين راستا، دولت آمريکا که سابقه کودتاهاي ننگين نظامي در ايران را دارد، منابع برنامه­‌هايي را که در لفّافه­ عناوين پرزرق و برقي چون توسعه دموکراسي و مقابله با تروريسم پيچيده شده افزايش داده و درخواست ارتقاي آن را براي سال مالي 2023 در موضوع ايران دارد. اين برنامه اساساً معطوف به بي­ثبات سازي محيط امنيتي داخل کشور، توسعه نفرت و خشونت و ايجاد ناامني رواني در جامعه ايران است. در اين راستا علاوه بر تقويت و توسعه ساختاري و مالي بخش ويژه در واحد (6)NCS در سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا، بودجه و منابع انساني حوزه‌­هاي شبه مدني در وزارت خارجه در موضوع ايران مانند دفتر اطلاعات و تحقيق، دفتر امنيت بين الملل، دفتر مبارزه با تروريسم و دفتر امور خاور نزديک را افزايش داده است که در واقع منابع مالي لايه مياني مذکور را تأمين کرده­اند که در ادامه به برخي از اين بودجه‌­ها اشاره خواهد شد.

9- حمايت از گروهک­هاي تروريستي و تلاش براي ائتلاف آن­ها!

دولت تروريست ايالات متحده در ادوار و دولت‌­هاي مختلف خود سابقه­ رسواي حمايت از  خون­خوارترين گروهک‌­هاي تروريستي را داشته و دارد. از آن جمله است تضاد رفتاري شگفت‌­انگيز از مرحله­ي قرار دادن نام جانيانِ آلباني­نشين در ليست سياه تروريستي تا خارج کردن اسم جنايتکاران منافق از آن ليست، حمايت مادي و معنوي از آن­ها، تا حضور بلند پايگان رژيم مافيايي در اجلاسيه هاي نمايشي منافقين! مِنجمله حضور افرادي همچون جان بولتون، پمپئو و مايک پنس (مشاور امنيت ملّي اسبق رژيم، رئيس سازمان سيا و وزير خارجه سابق و معاون اول رئيس جمهور سابق رژيم دژخيم آمريکا) و تعداد فراواني نماينده کنگره و سناتور آمريکايي در مقر گروهک تروريستي منافقين در سال‌­هاي گذشته. براي سال جاري نيز از رئيس جمهور سابق و قاتل سردار بزرگ جهان اسلام شهيد حاج قاسم سليماني براي حضور در جمع کفتارهاي آن گروهک دعوت شده بود که بنا به گفته اعضاي گروهک منافقين، برخي حوادثِ روي داده در آستانه مراسم آن­‌ها در کشور آلباني و احتمال وجود تهديد جدي به جان آن قاتل، حضور وي (ترامپ) در آن مراسم منتفي و اصولاً برگزاري مراسم مورد نظر آن‌­ها لغو گرديد!

از همين سنخ است تماس آمريکايي ها با گروهک جنايت پيشه و شخص عبدالمالک ريگي معدوم در گذشته تا ارتباطات اين روزها با گروهک هاي مختلف تروريستي که نام اقوام شريف ايرانيِ کُرد، تُرک، عرب و بلوچ را بر خود مي­‌نهند اما جملگي آن گروهک ها، دشمنان آن اقوامِ عزيزِ غيورِ گرامي بوده و تجزيه­طلباني هستند که مأموريت آمريکا و اذنابش را دنبال مي‌­کنند.

 بخش دوم) مرحله حين آشوب­‌ها

در بخش اول به اختصار بخشي از تمهيداتِ ائتلاف شيطان بزرگ براي آماده­‌سازي قبلي و زدن جرقه­ آشوب‌­ها مورد اشاره قرار گرفت. در اين بخش نيز صرفاً به گوشه­‌ايي ديگر از خباثت‌­هاي آن ائتلاف و البته در حدّي که ملاحظات امنيتي اجازه مي­‌دهند، اشاره مي­‌شود. شايد در آينده با کاهش محذورهاي مذکور تشريح مبسوطي از برنامه­‌هاي حريف به­ عمل آيد:

1- بودجه­ ويژه فضاي سايبر در زمان آشوب­

طبق اطلاعات کاملاً موثق، سازمان CIA علاوه بر بودجه ساليانه­ اختصاص داده شده براي سازمان­هاي سابق‌الاشاره­، اخيراً و پس از آغاز آشوب­‌ها در ايران، بودجه کمکي معادل حدود 53 ميليون دلار ديگر، با ترک تشريفات اداري- مالي در دو مرحله به آن سازمان­‌ها اختصاص داده و توصيه کرده است که اين بودجه در درجه اول براي امور به ­اصطلاح رسانه­‌ايي و تقويت ابزارهاي اينترنتي به ­منظور حفظ ارتباط با آشوبگران هزينه شود!

2- اقدامات آمريکا عليه جمهوري اسلامي ايران در حوزه­‌هاي فناوري و رسانه

در ماه­‌هاي گذشته اجراي عملّيات‌­هاي گسترده عليه امنيت رواني مردم ايران در قالب کمپين‌هاي گسترده سياسي و اجتماعي، حوزه‌­ايي از تلاش‌­هاي سرويس اطلاعاتي آمريکا براي فشار بر مردم ايران بود. راه­‌اندازي جنگ اطلاعاتي و شناختي با عاملّيت نهادهاي اطلاعاتي و نظامي مانند سيا، سايبرکام و سنتکام، امروز در خود آمريکا نيز هياهو به راه انداخته است. به‌طوري‌که افشاي بخش کوچکي از عملّيات فريب سايبري گسترده آمريکا عليه افکار عمومي ملّت ايران، باعث شد تا واکنش‌­هاي مقامات آمريکايي را برانگيزد و حتي پس از آن برخي رسانه‌­هاي آمريکايي تلاش کردند تا براي درزگيري از رسوايي بوجود آمده براي دولت آمريکا از سطح و گستره عملّيات‌­هاي ننگين انجام شده بکاهند، البته خود مي‌­دانند که پرداختن بيشتر به اين موضوع و افشاي ابعاد بيشتر آن و نهايتاً اعتراف به شکست‌­هاي تحميل شده، هزينه­‌هاي اين سرويس‌­ها را به شدت افزايش خواهد داد.

رديابي، شناسايي، ضربه و افشاي چند صد هزار حساب کاربري قلابي فارسي زبان، که با توسل به اخبار جعلي و بزرگ‌­نمايي مشکلات و کوچک‌­نمايي دستاوردها، به ­طور ناشيانه‌ا­يي اقدام به توليد ميليون­‌ها پيام و محتواي گمراه کننده براي فريب مخاطبين فارسي زبان مي کردند، ناکارآمدي توان عملّياتي دست اندرکاران اين پروژه‌­ها را به کارفرمايان آمريکايي خود اثبات کرد. هدف پنهاني اين کمپين­ ها ترويج تنفر در جامعه ايراني و ايجاد رفتارهاي خشن قطبي بود. افزون بر اين، تأمين مالي و شبکه­ سازي کنش­گران اجاره ­اي ضدانقلاب براي اجراي جنگ شناختي عليه مردم ايران از طريق آن­چه که «مرکز تعامل جهاني» (7)(GEC) ناميده ­اند، نمونه ­اي از فعاليت­ هاي ضربه خورده ديگر آمريکا در اين حوزه بوده که تحت اشراف قرار گرفته است. آمريکايي­ ها در عرصه فناوري و فعاليت‌هاي رسان ه­اي با عنايت به افزايش اثرگذاري شبکه ­هاي اجتماعي و مرجعيت خبري آن ها، عملّيات ­هاي تأثيرگذاري و جنگ ترکيبي بزرگي عليه مردم مظلوم ايران در فضاي سايبر به راه انداختند که ذيلاً مواردي به اختصار مورد اشاره قرار مي ­گيرند:

1/2- توييتر

توييتر به دستور رژيم آمريکا، ميدان نبرد و جنگ رسانه­‌يي عليه جمهوري اسلامي ايران را با ناديده گرفتن همه قوانين بين ­المللي و دستورالعمل‌هاي فنّي و حقوقي توييتر، به سود دشمنان ايران هموار کرد تا پياده نظام اجاره‌­يي و ضدانقلاب خارج نشين به هدايت سرويس‌­هاي اطلاعاتي، و با ساختن هزاران کاربر جعلي (ربات) و انتشار اخبار هدفمند و دروغ، افکار عمومي را در ايران و جهان فريب دهند. بر اساس پايش توييتر فقط در بازه زماني 20 شهريور 1401 تا 20 مهر 1401 بيش از پنجاه هزار کاربر جديد فارسي زبان با هويت­ هاي جعلي در توييتر ساخته شده است تا بر عليه جمهوري اسلامي ايران فعاليت کنند. اين در حالي است که پيش از آن ماهانه حداکثر در حدود چهار هزار کاربر فارسي زبان در توييتر ايجاد مي­ شده است. همچنين، توييتر با حداقل ده برابر کردن ظرفيت انتشار پيام براي هر کاربر در ساعت و لغو بسياري محدوديت­ هاي ديگر، نهايت سعي خود در کمک به بزرگ‌­نمايي و برجسته‌­سازي اخبار جعلي و تشديد جنگ ترکيبي عليه جامعه فارسي زبان در سراسر جهان را اعمال کرد.

فراواني اين اقدامات موجب شد برخي جناح­ هاي سياسي آمريکا نسبت به اين موضوع احساس خطر کرده و در گزارش­ هاي متعدد مانند گزارش CNN با عنوان "کمپين دستکاري هماهنگ" به تخلفات توييتر از قوانين اعتراض نمايند!

2/2- اينستاگرام

در پرده‌ايي ديگر شرکت متا، مالک اينستاگرام و واتساپ نيز مشابه توييتر، تمام قوانين بين‌المللي و قوانين رسمي خود را در مقطع اغتشاشات ايران زير پا گذاشت و با اقداماتي از قبيل دستکاري عمدي الگوريتم ­هاي هوش مصنوعي باعث شد اخبار جعلي، موارد نفرت افکني و اقدامات خشونت ­آميز با شدت بسيار زياد براي جامعه ايراني به صورت هدفمند منتشر شود. همچنين، اين شرکت همانند توييتر به دستور سرويس اطلاعاتي آمريکا، با حمايت همه جانبه از صفحه ­هاي دروغ پراکن ضدانقلاب خارج نشين و مزدوران سعودي و با پر تعداد نشان دادن مخاطبين اخبار و اطلاعات اين صفحات مانند صفحه­ رسمي نارسانه­ سفارشي کار موسوم به ايران اينترنشنال، سعي در ايجاد خطاي محاسباتي در ذهن مخاطب ايراني نمود.

اينستاگرام با برانگيختن احساسات جامعه ايراني خصوصاً جوانان و نوجوانان سعي در ايجاد نااميدي، بالا بردن سطح خشونت و ايجاد شکاف اجتماعي در لايه­ هاي مختلف جامعه داشت و با اجراي عملّيات تأثيرگذاري سايبري بر افکار عمومي، کاربران ايراني اين فضا را مورد حملات شناختي قرار داد. يکي از معروف ­ترين شگردهاي اين جنگ شناختي، «اجاره انسان رسانه ­ها» نام دارد. در اين روش، دشمن برخي از حساب­هاي کاربري معروف در اينستاگرام و ديگر شبکه ­هاي اجتماعي آمريکايي مربوط به چهره­ هاي معروف (سلبريتي ها) که داراي دنبال ­کنندگان ميليوني هستند را براي مدتي اجاره مي­کند و با انتشار اطلاعات جعلي يا جهت‌دار، از هويت آن چهره ­ها براي باورپذيري مخاطب سوء استفاده مي­ کند. بر اساس اطلاعات موثق در اغتشاشات ايران برخي از انسان­ رسانه ­هاي مقيم آلمان و امارات حساب­ هاي کاربري خود را به­ طور کامل به عوامل شناخته شده سرويس اطلاعاتي آمريکا اجاره دادند!

جامعه فهيم ايراني سانسور تصاوير سردار رشيد اسلام حاج قاسم سليماني را در اين شبکه­ هاي اجتماعي آمريکايي فراموش نکرده است و جاي اين سؤال وجود دارد که ابلاغيه مربوط به سانسور، محدودسازي و اجراي آن­ را کدام تشکيلات اطلاعاتي به اين شرکت ها داده است و آن ها چه دليل قانع کننده ­اي براي اين رفتار دوگانه و حمايت همه ­جانبه از اغتشاشگران براي افکار عمومي جامعه ايراني دارند؟

 3/2- استارلينک

اگر چه آزادي دسترسي به اينترنت يکي از شعارهاي دروغين ليبرال دمکراسي غرب است و آن‌ها مدعي هستند که اينترنت آزاد بايد در دسترس همگان باشد اما بسياري از خدمات اينترنتي و نرم­افزارهاي مفيد براي جامعه جهاني و مردم ايران توسط دولت آمريکا مسدود شده است. اين مدعيان دروغين آزادي با ارائه اينترنت­ هاي خارج از حاکميت کشورها مثل استارلينک که طبق قوانين بين­المللي بايد با نظارت و رضايت کشور ميزبان ارائه شود، سعي در گسترش ديکتاتوري اينترنتي آمريکا را دارند. مصداق روشن اين تضاد رفتاري علاوه بر موارد فوق ­الذکر، اقدام دولت آمريکا مبني بر انسداد و محدوديت خدمات ­رساني ابزارها و فناوري­ هاي ارتباطي و اينترنتي غيرآمريکايي در آمريکا مي­ باشد.

کارگزاران دولت مافيايي آمريکا در اقدامي مداخله ­جويانه به شرکت استارلينک دستور دادند بدون رعايت ضوابط و مقررات بين­المللي و بدون دريافت مجوزهاي لازم در ايران، براي دسترسي اغتشاشگران، اينترنت غيرقانوني ارائه دهد. همزمان سرويس ­هاي اطلاعاتي دشمن نيز ظرفيت ­هاي مختلف خود براي قاچاق تجهيزات غيرقانوني اين شبکه به داخل کشور را فعال کردند.

4/2- حملات سايبري

حملات سايبري رژيم مافيايي آمريکا و دست پروردگان و مزدبگيران آن مقوله­ مبسوطي است که به بحثي جداگانه نياز دارد. اما صرفاً به ­عنوان نمونه، به ده ­ها گروه­ هکري که وابستگي آنان به آمريکا محرز است مي توان اشاره کرد که با حملاتِ هدفمند چه به­ صورت حملات منع سرويس (DDOS) و چه نفوذ و از کار انداختن خدمات و روش ­هاي ديگر تلاش داشتند تا ضرباتي بر روند عادي کشور وارد نمايند که با تدابير اتخاذ شده، در بسياري حملات، از شيطنت­ هاي آن­ ها پيشگيري به عمل آمد.

حمله به سامانه ­هايي که خدمات عمومي و مردمي ارائه مي ­دهند، هدف مشخص و تعريف شده آن­‌هاست؛ چنان­که در حمله به سامانه­ي سوخت کشور در سال گذشته، حمله به سامانه ­هاي شهرداري تهران و حمله به سامانه‌هاي سرويس مدارس نشان دادند که ايجاد مزاحمت براي مردم هدف اصلي آن ­ها بوده است. در مقطع اغتشاشات نيز ده­ ها حمله­ هکري به سازمان­هاي خدمات­ دهنده به مردم به ­عمل آمد که با تدابير دستگاه­ هاي ذي­ربط، خنثي شدند.

اقدامات رژيم دژخيم آمريکا در عرصه فن­آوري و رسانه به اين چهار محور خلاصه نمي‌­شود و خباثت ­ها و مزاحمت­ هاي آن رژيم مقوله­ گسترده‌ا­­يي است که در فرصت مناسب به آن پرداخته خواهد شد.

3- حضور تيم سازمان سيا در مقر گروهک‌­هاي ضد انقلاب

در تاريخ 29/06/1401 تيمي از C.I.A با پوشش وزارت خارجه­ي آمريکا، با حضور در مقر گروهک تجزيه­طلب موسوم «به حزب دمکرات کردستان ايران» در شهر اربيل کردستان عراق با سرکرده­ آن گروهک بنام مصطفي هجري ديدار و گفت‌وگو کرد. تيم سازمان جاسوسي آمريکا ضمن تقدير از ادغام دو جناح گروهک، از آن­ها مي­خواهند که در اغتشاشات رخ داده در برخي شهرهاي کردستان ايران، بيش از اين ايفاي نقش نمايند. در اين نشست، طاهر محمودي، کمال کريمي، محمد نظيف قادري و محمد صالح قادري، سرکرده گروهک را همراهي مي­‌کردند.

شايان ذکر است؛ که در گذشته نيز سازمان سيا، مصطفي هجري و عبدالله مهتدي (سرکرده­ي گروهک کومله) را به آمريکا فراخوانده و به آن­ها ابلاغ نموده بود که بايد با يکديگر ادغام شوند و الّا کمک­ هاي مالي و تسليحاتي رژيم مافيايي آمريکا به هر دو گروهک قطع خواهد شد! در اجراي آن دستور و به ­عنوان گام اول، دو جناح انشعابي حزب منحله­ موسوم به دموکرات کردستان ايران در تابستان گذشته با يکديگر ادغام شدند و در حال فراهم آوردن زمينه­ براي ادغام با گروهک کومله بودند که با افشاگري رسوا کننده­ وزارت اطلاعات پيرامون وابستگي کومله به رژيم کودک­‌کش صهيونيستي مواجه شدند (اطلاعيه­ پنجم مرداد ماه روابط عمومي وزارت اطلاعات و مستند «عملّيات بزرگ» که اخيراً از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شد) و لذا مجبور به تعويق برنامه­ي دستوري ادغام دو گروهک خائن و وابسته به بيگانگان شدند.

4- ديدار تيم آمريکايي از مقر گروهک موسوم به پاک

در تاريخ 15/7/1401 هيئت سازمان جاسوسي آمريکا به‌صورت پنهان و در هتل ديوان اربيل با سرکرده­ي گروهک پاک به­نام حسين يزدان­پناه ملاقات و به بررسي آخرين وضعيت گروهک پس از موشکباران مقر آن توسط دلاورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پرداختند. آن ها به وي قول کمک ­هاي بيشتر و اميد دادند تا زودتر اوضاع گروهک را ترميم و به صحنه­ مبارزه با نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران برگرداند. سپس تيم C.I.A براي دادن روحيه به گروهکِ درهم پاشيده، به همراه حسين يزدان­پناه و همسرش (هامِنو) از زخمي­هاي موشک‌باران فوق‌­الاشاره در بيمارستاني در اربيل عيادت کردند. همچنين کارشناسان نظامي همراه هيأت آمريکايي از محل اصابت موشک­هاي رزمندگان اسلام در مقرهاي مختلف ضدانقلاب بازديد نمودند تا توان و دقت تخريب موشک­ هاي سپاهِ مقتدر اسلام را ارزيابي نمايند.

5- شبکه‌­هاي ماهواره­‌ايي سفارشي‌کار

جنگ رسانه‌ا­يي و تبليغاتي که از قديم يکي از مهم­ ترين ابزارهاي استکبار جهاني براي استعمار و غارتگري و جنگ رواني و تحريف واقعيت­‌هاي جهان به نفع غارتگران و عليه ملل ستمديده بود، از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي و با پيوستن بازماندگان رژيم ساقط شده­ پهلوي و فراريان گروهک­هاي تروريستي چپ و راست و منافق و فرقه‌­هاي منحرف و ساير فراريان سابقه­دار به جريان مسلّط رسانه­‌ايي صهيونيستي، صورت و سيرتي ديگر پيدا کرد. جريان سلطه ضمن فراهم آوردن به‌روزترين امکانات و تکنولوژي رسانه‌ا­يي (البته به­هزينه­ي گاو شيرده سعودي و امثالهم) و اِعمال فرماندهي واحد رسانه‌ا­يي بر آن­‌ها، به خط­‌دهي آمرانه و بهره‌­برداري استعمارگرانه از اين نارسانه­‌ها پرداخت.

اگرچه جمهوري اسلامي ايران در طول تاريخ پرافتخار خود و به­ ويژه در مقاطع بروز برخي رويدادهاي سال‌هاي گذشته هميشه با آوازه‌­گري­‌هاي مزوّرانه­ اين نارسانه­ ها مواجه و با شيوه­ هاي آن­ ها آشنا بوده است؛ اما ‌بي‌شک در جريان اغتشاشات اخير، «بزرگترين عملّيات تأثيرگذاري» و به عبارت ديگر «جنگ جهاني رسانه‌ايي» عليه ملّت سرافراز ايران طراحي و اجرا شد.

علاوه بر سوژه­ سازي از هر پديده­ طبيعي و مصنوعي و آوازه‌­گري هم­نواي شبکه­هاي مُزدور فارسي زبان، موج سواري بر روي نارضايتي و خلق نارضايتي ­هاي سفارشي با جعل و روايت­ سازي دروغين از رويدادها، تبديل نارضايتي به اعتراضات اجتماعي، ديگرگون نمودن اعتراضات اجتماعي به سياسي، تغيير جهت آن­ها به اعتراضات ساختاري، و در نهايت تبديل جملگي آن­ ها به اغتشاش و شورش و جنگ خياباني و... اين همان دستورالعملّي است که شبکه ­هاي مذکور در اغتشاشات اخير دنبال کردند.

طرفه آن­ که شبکه­‌ايي همچون بي­‌بي‌­سي که از قدمتي ديرينه برخوردار است و قاعدتاً پيرامون شؤون حرفه­‌ايي خويش بايد حساس باشد، با چرخشي گسترده و تغيير کامل برنامه‌­هاي عادي و روزانه­ خود و گذشتن از ديگر اخبار مهم جهاني، عملاً به مرتبه­ «صحنه گرداني عملّياتي اغتشاشگران خياباني» تبديل شد. همچنين است رسوايي شبکه همتاي آن، اينترنشنال سعودي که علاوه بر موضوع پيش‌گفته، رسماً به خط تجزيه­ ايران مقتدر و يکپارچه روي آورد و در نهايتِ صراحت، از تجزيه ­طلبي و تجزيه­ طلبان حمايت نمود.

چنين چرخشي در شبکه­ هاي مزدور و چنين هزينه­ حيثيّتي بالايي نمي­‌تواند صرفاً ناشي از يک ارزيابي اشتباه از موقعيت توسط آن شبکه ­ها باشد، بلکه قطعاً مبتني بر «يک راهبرد تازه، يک طرح بزرگ و يک بسته­ اطلاعاتي- عملّياتي» است که در سطوح بالاي رژيم ­هاي آمريکا و انگليس اتخاذ شده و به اين نوکرانِ سفارشي­کار ابلاغ شده است.

در وقايع اخير سناريوهاي نخ نماي «کشته‌­سازي» و ادبيات تکراري اعتراف اجباري و خشونت سيستماتيک و نيز عوض کردن جاي جلّاد و شهيد و ده­ها شگرد شناخته شده‌ ديگر، با شيوه­‌ي يکسان اما با حجمي صدها برابر بيش از وقايع گذشته، نه تنها حيثيتِ نداشته شيپورهاي انگليسي، آمريکايي و گاوان شيرده آن­ها را بر باد داد، بلکه کليه­ موازين حرفه­‌اي و بين‌­المللي را نيز درنورديد و سابقهي مبتذلي بر سوابق سياه آن­ها افزوده شد؛ که پي­گرد حقوقي آن­ها و پياده نظام فراري نارسانه‌­هاي يادشده در دستور کار قرار دارد.

بخش سوم) مرحله­ پسا آشوب

در يک ماه و نيم گذشته، دشمن آمريکايي و هم­پيمانان خبيث و پياده نظام مزدور و نارسانه­‌هاي سفارشي­کار آن­ها، يقيناً با کلّ توان خويش وارد عرصه­ي جنگ ترکيبي تمام عيار و بزرگترين عملّيات تأثيرگذاري با نظام مقدس جمهوري اسلامي شدند. براي جامعه­ اطلاعاتي پرافتخار کشور که شبانه­‌روزي و لحظه به لحظه تحرکات ائتلاف شيطان بزرگ را تعقيب مي­کردند، کمترين ترديدي وجود ندارد که حريف کلّ سناريوهاي جنگ نرم و ترکيبي و عملّيات تأثيرگذاري خويش را با همه­ توانمندي­‌هاي قشون خود و هم­پيمانان، وارد صحنه­ نبرد با ملّت مقاوم و سرافراز ايران اسلامي کرد. اذعان داريم که دشمن مزاحمت ايجاد نمود، خسارت وارد کرد، تعدادي از جوانان اين مرز و بوم را به خاک و خون کشيد، اما با اتقان کامل مي­گوييم او نتوانست به هيچ­يک از اهداف اصليِ از پيش تعيين شده­ خود دست يابد. اين ارزيابي مستدل و قطعي ماست که از قضاي روزگار، دشمن آمريکايي و انگليس خبيث نيز بدان اذعان دارند اما جرأت و جسارت اعتراف آشکار به آن­را ندارند. جامعه­ اطلاعاتي کشور، با الطاف الهي و عنايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) به ارزيابي داخلي سازمان­هاي جاسوسي آمريکا و انگليس دسترسي يافته است که صريحاً دربردارنده­ آن اعترافات، هم در پيرامون شکست سناريوهاي مجمع شياطين و هم در باب اذعان به ريشه‌­دار بودن «درخت تناور ايران اسلامي» و در قبول اقتدار غيرقابل انکار «ايران قوي» مي­باشند. امروز مصالح اطلاعاتي و امنيتي به ما اجازه نمي­دهند که عين ارزيابي­‌هاي اردوگاه سلطه را افشاء کنيم. اما شايد در آينده، محذورهاي کنوني رفع و امکان بر ملاکردن آن گزارشات فراهم گردد؛ که در آن صورت طبل رسوايي دشمنان آمريکايي، انگليسي، صهيونيستي از بام فلک بر زمين خواهد افتاد.

     علاوه بر دشمني‌هاي گذشته و جاري، رژيم آمريکا در تلاش است تا سياست فشار حداکثري ترکيبي را عليه ملّت شريف ايران در سال آتي ميلادي نيز اعمال کند و بودجه‌­هاي متعددي را بر پايه توهمات خود براي اين منظور در نظر گرفته است. وزارت خزانه‌­داري آمريکا به اتفاق بخش­هاي مختلف در جامعه اطلاعاتي و وزارت امور خارجه آن رژيم، ظرفيت انساني و مالي بي­سابقه‌‌اي را براي ايجاد فشار بر ايران اسلامي در قالب بسته­‌هاي تحريمي به ­کار گرفته است. علاوه بر سياست فشار حداکثري، ده­ها پروژه به ­منظور بي‌­ثبات­‌سازي محيط داخلي ايران در قالب­هاي گوناگونِ مذکور در نظر گرفته و صرفاً براي يکي از پروژه‌­هاي مذکور که در اين راستا طراحي شده 55 ميليون دلار تخصيص داده شده است. آژانس رسانه­‌هاي جهاني آمريکا که يکي از شکست­‌خورده‌­ترين بخش­هاي سياست نفوذ آمريکا در پوشش ديپلماسي عمومي است و بودجه 840 ميليون دلاري دارد صرفاً براي مقابله رسانه­‌اي و عملّيات رواني عليه مردم ايران مبلغ 3/131 ميليون دلار در نظر گرفته است. اين پروژه‌­ها صرفاً معطوف به عملّيات رواني عليه مردم داخل کشور نيست؛ يکي از برنامه­‌هاي آتي رژيم آمريکا تخريب وجهه ملّت ايران در ميان ملّت­هاي دوست و همسايه و در نتيجه تضعيف سياست‌هاي ثبات­‌ساز جمهوري اسلامي ايران در منطقه و انتقال ناامني‌­هاي پيراموني کشور به داخل است، به­ طوري­ که در جهت تحقق آن، بودجه اختصاصي تعريف کرده و براي دفتر متولي اين امور 353 ميليون دلار در نظر گرفته است.

      جالب توجه است که دفتر تحقيق و اطلاعات وزارت امور خارجه آمريکا براي مقابله با نفوذ قدرت­هاي خارجي در داخل آمريکا 87 ميليون دلار بودجه و 394 نفر نيروي کارشناس اختصاص داده است. اين دفتر که يکي از اعضاي جامعه اطلاعاتي آمريکا محسوب مي­شود، با سوءبرداشت نسبت به وضعيت حاکم بر جامعه قطبي شده آمريکا و تبعيض‌­هاي سيستماتيک در آن، ريشه‌ اين مشکلات را در نفوذ سايرين در محيط سياست داخلي خود جستجو مي­کند و براي موضوع ايران بودجه و پروژه مستقل تعريف کرده است. علاوه بر اين موارد دولت جنايتکار آمريکا که تنها استفاده کننده از سلاح کشتار جمعي هسته‌­اي در طول تاريخ بوده و هم اکنون نيز از رژيم صهيونيستي (دارنده تسليحات هسته­‌اي بدون نظارت هيچ نهاد بين‌­المللي) حمايت مي‌­کند، براي به ­اصطلاح مقابله و از بين بردن ظرفيت هسته‌­اي صلح آميز ايران و فشار بر برخي ديگر از کشورها مبلغ 295 ميليون دلار در نظر گرفته است.

     اين موارد صرفاً بخشي از بودجه­‌ها و امکاناتي است که رژيم تروريست آمريکا براي تضييع حقوق ملّت بزرگ ايران تحت عناوين مختلف وضع کرده است و ظرفيت­‌هاي مختلف ديگري را نيز در قالب­هاي پنهان و غيررسمي اختصاص داده که هدف اصلي آن حمايت پنهان از عناصر توليد ناامني و آشوب در داخل کشور و زنده نگه­داشتن کورسوي آتش اغتشاشات است.

    طبق اطلاعات معتبر، پس از سير نزولي­‌يافتن پروژه اغتشاشات، کانال‌­هاي منتهي به ائتلاف شيطاني، به پياده نظام خود ابلاغ کرده‌­اند تا آمادگي خويش را حفظ و محورهاي ذيل‌­الذکر را به‌عنوان خطوط اصلي اقدامات مورد تأکيد قرار داده­‌اند:

1- تقويت ابزارهاي مخرّب تأثيرگذاري از طريق فضاي سايبر به­ هر شکل ممکن و از هر طريقي.     (شبکه­‌هاي اجتماعي آمريکايي به‌­مثابه سلاح استراتژيک).

2- علاوه بر مقامات آمريکايي و انگليسي، با دولتمردان ساير کشورهاي اروپايي نيز ارتباط برقرار کرده و تلاش نمايند آن­ها را در اين پروژه دخيل نمايند.

3- حفظ آهنگ تخريبي نارسانه­‌هاي فارسي زبانِ عمدتاً لندني- سعودي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران.

4- تحريک به اعتصاب در صنايع مختلف به­ ويژه در صنايع نفت و گاز با هدف قطع درآمدهاي نفتي و نيز فلج کردن حمل و نقل کشور.

5- دامن زدن به اعتصاب مغازه‌­ها و بستن بازارهاي کشور با هدف فشار بر مردم و افزايش نارضايتي و نهايتاً پيوند اعتصابات مختلف به يکديگر.

6- تأکيد ويژه بر کشته‌­سازي از طريق انتساب هر قتل و حادثه­ اي به نيروهاي امنيتي و انتظامي، يا هدف قرار دادن اغتشاشگران در صحنه توسط تروريست‌­هاي اجاره­‌اي و انتساب آنها به نيروهاي نظام يا بهره‌­گيري از ساير روش­ها.

7- هر اتفاق طبيعي و مصنوعي بايد به سمت يک اغتشاش سير کند و نيز هر اعتراض مدني به شورشي خونين تبديل شود.

8- به تعطيل کشاندن مدارس و دانشگاه‌ها.

     رژيم دژخيم آمريکا نه پيشينه­ درخشاني دارد که به اعتبار تاريخش اکنون صلاحيت دخالت در عرصه‌­هاي جهاني را دارا باشد و نه آينده­‌اي که به اميد آن، در انديشهي حکمراني جهاني در آينده باشد. در باب گذشتهي آمريکا، شالوده مافيايي آن رژيم بر غصب سرزمين بوميان و قتل و نابودسازي حرث و نسل صاحبان آن مُلک شکل گرفته و پس از آن با ربايش و اسارت سياه­پوستان آفريقايي و استثمار شيره جان آن­ها و اعمال بزرگترين، عميق­‌ترين و بي‌­سابقه‌­ترين تبعيض نژادي در طول تاريخ و په نه­ي جغرافيا، گرد آمدن قسي­ترين و حرفه­‌اي ­ترين جانيان جهان در آن جغرافيا، تشکيل گسترده‌­ترين دولتِ متشکل از حراميانِ سرگردنه‌­هاي جهان، تنها بکار برنده‌ سلاح‌­هاي هسته‌اي در دنيا، عامل کودتاهاي متعدد و خونين در پهنه­ گيتي، عامل مستقيم و غيرمستقيم خونبارترين جنگ­هاي روي زمين، بانيانِ آشکار تروريسم رسمي و دولتي در عرصه­ بين‌­المللي آن‌هم بنا به شهادت سردار بزرگ جهان اسلام حاج قاسم سليماني، بزرگ­ترين سازنده و دلاّل تسليحات کشتار جمعي، خالق جنايت­کارترين تروريست­‌هاي آدم خوار همچون داعش و گروهک‌­هاي تکفيري هم­سنخ آن، حامي پرسابقه‌­ترين و خائن‌­ترين تروريست­‌هاي جهاني از نوع تروريست‌­هاي آلباني نشين با حداقل 12000 قرباني، پشتيبان خون­ريزترين و بَدَوي­‌ترين رژيم‌­هاي روي زمين همچون رژيم آل سعود، بزرگ­ترين و صريح­ترين استعمارگر جهان که در روزگار کنوني هم صريح و آشکار و با صداي بلند، دولتِ فرومايهي تحت استعمار خود را «گاو شيرده» مي­‌خواند، نمادِ توحشِ به ­روز شده و جاهليتِ مُدرن، و بالاخره رژيم ايالات متحده به­ عنوان عصاره همه پليدي‌هاي اهريمني که به درستي و دقت و حکمت توسط حضرت امام خميني (ره) بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران به صفت «شيطان بزرگ» متصف شد؛ اکنون اين جُرثومه همه زشت خويي‌­ها براي ملّت سربلند ايران ابراز نگراني مي‌­کند، در عين حال تنها آرزويي که براي اين ملّت مستغني مي­نمايد، استفاده از شبکه­‌هاي اجتماعي آمريکايي است و بس!

      و اما در پيرامون آينده، سردمداران رژيم آمريکا خوب مي­دانند که «آن سبو بشکست و آن پيمانه ريخت». مطلع هستند که از سال­ها پيش نظم نويني در حال شکل­‌گيري است که سردمداري آن رژيم در اين نظام تنها در حد وهم و خيال و در عوالم مجاز امکان­‌پذير است، در همان فضايي که اخيراً خود و پياده نظام­شان، به کرات نظام جمهوري اسلامي را در آن ساقط کردند؛ در فضاي مجازي! همچنان­ که پيشينيان آن­ها در 43 سال گذشته و در فواصل شش ماهه­، 86 بار حاکميت ايران را جابه­‌جا کردند! جمهوري اسلامي ايران همان درخت تنومندي است که رهبر حکيم انقلاب اسلامي (مدظله العالي) اخيراً توصيف کردند. درختي که حوادث زمانه نه تنها گزندي متوجه آن نکرده است بلکه هر رويدادي، ريشه­ آن­ را عميق­تر، تنه­اش را نيرومندتر و سايه­ اش را گسترده­‌تر کرده و «ايران قوي» را آفريده است که به اذن الهي، روز به روز در حال قوي­تر شدن خواهد بود.

     حوادث اخير کشور نيز بيش از همه، عنايات خداوندي به اين آب و خاک را نشان داد؛ «پروژه‌ ويران سازي ايران» شکست مفتضحانه­‌اي خورد. همان پروژه­‌اي که قبلاً در افغانستان و عراق و سوريه و يمن و ليبي پياده کردند، اما در ايرانِ قوي شکست سختي خورد. طبيعي است که به انتقام‌­گيري از ملّت سرافراز و مقاوم ايران روي آورند و بديهي است که بلافاصله، دست­ پروردگان داعشي و تروريست­ هاي تجزيه ­طلب را وارد ميدان نمايند؛ اما با عنايات صاحب اصلي اين ملک و ملّت، حضرت وليعصر ارواحنا فداه و عجل‌­الله تعالي فرجه­الشريف، کل توطئه­‌ها به ­سوي آن­ها برخواهند گشت اِن­شاءالله. همچنين آن اغتشاشات رشد و درک و فهم و بصيرت ملّتي فرهيخته را يک­بار ديگر به نمايش گذاشت که بايد قدردان اين ملّت عظيم­‌الشأن بود و سربازان گمنام امام زمان (عج) به نوبه‌ خويش در برابر اين ملّت تعظيم مي­‌نمايند. رهبري‌­هاي داهيانه فرمانده­ي معظّم کل قوا (مدّظلّه العالي) را يک­بار ديگر به پيش چشمِ دوست و دشمن آورد. انسجام دروني هر چه بيشتر جامعه اطلاعاتي کشور و همراهي و همدلي و همکاري آن­ها را براي آينده بيشتر و نزديک­تر کرد.

اما در باب گروهک­ها و پياده نظام شيطان و اغتشاشگران، قصد بر ادامه شناسايي و تعقيب آن­ها تا آخرين نفر است که اين روند هم اکنون جريان دارد و البته راهي هم براي افراد فريب­‌خورده و نادم باز گذاشته شده تا خود را معرفي و شامل تخفيف در مجازات شوند.

و نهايتاً در پيرامون دشمنان اصلي، جنايات آن­ها در وقايع اخير فراموش يا بخشوده نخواهد شد و اين وعده­ قرآن کريم است که : «اِنّا مِنَ المُجرِمينَ مُنتَقِمُون»(9).

والسلام علي من اتّبع الهدي

وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي

جمعه 6 آبان 1401

افزودن دیدگاه